روند بازار را چطور میبینید و پیشبینی میکنید؟
در خصوص روند بازار باید گفت، بازار بعد از رسیدن شاخص به سقف 1میلیون و 40 هزار واحدی اصلاحی شروع کرد، اصلاحی که بخشی از آن ناشی از جو منفی بود که روی شاخص کل داده میشد و etf هایی بودند که بخش عمده آن فروش نرفته بود.
این اصلاح در ظاهر 12 درصد بیشتر نبود اما در خیلی از صنایع از جمله فلزیها 20 تا 25 درصد ریزش داشتیم. بعد از این ریزش شاهد ورود حقیقیها و حقوقیهای هوشمند بودیم.
سال 99 در کل با سال 98 کاملا تفاوت دارد. سال 98 یکی از سالهای بسیار عالی از نظر بازدهی ریالی برای بازار سرمایه بود. اتفاقی که افتاد این بود ما با حبابی روبهرو بودیم که شاخص را تا 850 هزار واحد رساند و اینجا کسی به اسم دولت که هم نقدینگی زیادی در دست دارد و هم سیاستگذار است، وارد بازار شد. دولت بهخاطر مشکل نقدینگی و کسری بودجه که در سال جاری دارد، از دو محل میتواند این کسری را جبران کند؛ یا باید از طریق بانک مرکزی و چاپ پول باشد که با یک ضریب خزنده شدیدا میتواند تورم ایجاد کند و یا دست به دامن مردم شود و نقدینگی موجود را از مردم مصرفکننده به مردم سرمایهگذار تبدیل کند و این کار را از طریق کاهش سود بانکی انجام میدهد.
دولت با کاهش نرخ سود بانکی عملا ارزش سهمها را در ظاهر بالا برد و قصد داشت پولها را از سپردههای بلندمدت بیرون کشیده و وارد بازار سرمایه کند. کاهش سود بانکی، هجوم نقدینگی را نیز به همراه دارد و یک حباب منطقی را ایجاد میکند و شاخصی که مثلا باید روی 900 هزار باشد، حال عدد یک میلیون و پنجاه و یک میلیون و صد هم میتواند رقم منطقی آن باشد. در کنار آن افزایش سرمایه شرکتها، افزایش نرخ ارز هم از دیگر دلایل این رشد شاخص بود.
آیا انتخابات آمریکا بر روی شاخص تاثیرگذار است؟
میتوانیم امیدوار باشیم شاخص کل تا شهریور و اوایل مهرماه حوالی عدد 1 میلیون 300 هزار تا 1میلیون 600 هزار را به خود ببیند. اگر دلار گرانتر شود و نرخهای جهانی رشد کند، میتواند 15 تا 30 درصد روی شاخص کل تاثیرگذار باشد.
کاهش نرخ سود بانکی، ورود حجم نقدینگی جدید، افزایش قیمت جهانی نفت و فلزات و افزایش نرخ ارز در کنار حذف دلار دولتی روند آتی بازار را تا مهرماه جاری تعیین میکند و انتخابات آمریکا شاید تاثیر 10 تا 15 درصدی بر شاخص داشته باشد.
چه گروهی مستعد رشد است؟
ما صنعتی نداشتیم که اصلاح آنچنانی داشته باشد و شاید جاماندن بعضی صنایع را داشتیم. مثلا صنایع دارویی و غذایی و فلزی که جزء صنایع رشدی سال 98 بودند امسال به نسبت رشد شاخص کل بازدهی نداشتند و کمتر رشد کردند.
پالایشیها و بانکیها از محل افزایش سرمایه و بعد از آن صنایع فلزی میتوانند گزینههای خوبی در ماههای آینده باشند. در کنار صنایعی که پتانسیل خود را هنوز نشان ندادند، مثل غذاییها که بعضی از سهمهای آن افزایش سرمایه ندادند. نیروگاهیها هم این پتانسیل را دارند که با افزایش سرمایه، بازدهی بالایی بدهند. از نظر بنیادی صنعت دارو و صنعت معدنی جای رشد دارند. محصولات رایانهای هم با پتانسیل عرضه اولیه، بازده خوبی خواهند داشت.
در مورد صندوقها هم شرکتهایی که بیشترین وزن آنها صنعت فلزی، پالایشی و بانکی باشند، مطمئنا بازده خوبی را تا سه ماه آینده میدهند ولی بعد به مرور بعد از این سه ماه صندوقهایی که وزن آنها معدنی و دارویی هستند، پیشنهاد میشود.
نظر شما